چوب خدا

داشتیم با بابام تو خیابون می‌رفتیم دوستشو دید، بعد از سلام و احوالپرسی دوستش به من اشاره کرد گفت: این پسرتونه؟ بابام یه سری تکون داد گفت: آره دیگه چوب خدا صدا نداره!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد