دریا

ابر بارنده به دریا گفت: من نبارم تو کجا دریایی؟
در دلش خنده‌کنان دریا گفت: ابر بارنده تو خود از مایی!

دل

دلم تنگ است...
دلم اندازه حجم قفس تنگ است
سکوت از کوچه لبریز است
صدایم خیس و بارانیست
نمی‌دانم چرا در قلب من پاییز طولانیست...

راست

مردم شهری که همه در آن می‌لنگند، به کسی که راست راه می‌رود می‌خندند.

دوست داشتن

دوست داشتن در دریا شنا کردن است و عشق در دریا غرق شدن. دوست داشتن جان می‌دهد و عاشق شدن جان می‌گیرد!

آتش‌نشان

یکی از سوالاتی که ذهن منو درگیر کرده اینه که این آتش‌نشان‌های محترم چرا همون طبقه اول نمی‌شینن که وقتی می‌خوان برن ماموریت مجبور نشن از اون میله‌ها سر بخورن بیان پایین؟!

مهمون

مامان من موقعی که خاله‌هام مهمون ما هستن: پاشو دختر. زشته الان مهمونا میان آبروم میره. مامان من موقعی که عمه و بچه‌هاش مهمون ما هستن: پاشو بچه الان یه گله آدم می‌ریزه اینجا!

دنده‌عقب

داشتم ماشین رو دنده‌عقب می‌آوردم تو حیاط، دوستم اومده فرمون میده: بیا… بیا… بیا… بیا… نیا!! لوله آب شیکست!

نیمکت

یه سوال خیلی وقته که ذهنمو درگیر کرده، چرا سایز نیمکت‌های مدرسه از اول دبستان تا پیش‌دانشگاهی تغییر نمی‌کنه؟ به خدا بچه‌ها رشد می‌کنن!

خدمت

پسرا هجده ماه میرن خدمت، اندازه 18 سال خاطره تعریف می‌کنن! همشونم قهرمان پادگان بودن!!

فالگیر

فالگیر: خانوم فردا شوهرتون می‌میره! خانوم: خودم می‌دونم، اینو فقط بگو گیر پلیس میفتم یا نه؟!

اتاق

یه روزایی هست که یهو قصد می‌کنی اتاقتو مرتب کنی، همه وسایلتو که می‌ریزی بیرون تازه می‌فهمی چه غلطی کردی!!

قطار

سه نفر دیر به قطار می‌رسن، دنبالش می‌دون، دوتاشون سوار می‌شن. سومی نمی‌رسه. شروع می‌کنه به خندیدن. میگن چرا می‌خندی؟ میگه: آخه اونا واسه بدرقه من اومده بودن.

راننده

طرف می‌ره انگلیس راننده تاکسی می‌شه. ازش می‌پرسن سختت نیست فرمون سمت راسته؟ میگه نه فقط بعضی وقتا حواسم نیست تف می‌کنم تو صورت مسافر بغلی!!

دعوا

خیلی سعی کردم مث این فیلما یه کشیده بزنم تو گوش یکی، بعد یهو به خودش بیاد زندگیش عوض شه، منتها هر وقت زدم دو تا خوردم!

کلاغ

حیف نون میره سیرک میگه می‌خوام استخدام بشم! میگن چه کارى بلدى؟ میگه بلدم اداى کلاغ رو در بیارم! میگن اونو که ما هم بلدیم: قار قار! بفرما بیرون مزاحم نشو آقا. حیف نون هم پرواز می‌کنه و می‌ره!