هر
آشنایی تازه، اندوهی تازه است...
مگذارید که نام شما را بدانند و به نام بخوانندتان.
هر سلام، سرآغاز دردناک یک خداحافظی است.
زندهیاد نادر ابراهیمی
گیلهمرد
میگفت: آدمها را به میزان درکشان بسنج نه به اندازه مدرکشان؛
چرا که فاصله زیادی از مدرک تا درک وجود دارد.
مدرکی که درک بالاتری به ارمغان نیاورد، کاغذ پارهای بیشتر نیست.
مهمترین نشانه درک بالاتر تواضع بیشتر است.
کلیدهایم
از جیبم مىافتند،
کیف پولم را گم میکنم،
گوشىام را جا میگذارم،
و عجیب که تو را که نیستى،
میبرم با خودم در جیبم، در کیفم، در دلم...
مرا بیوفا
خطاب میکنند،
اما ای کاش میگفتند:
من بیوفای کدام انسان باوفایی بودم؟
کاش
انسانها همانقدر که از ارتفاع میترسیدند،
کمی هم از پستی هراس داشتند،
آنوقت دنیا مثل یه دشت زیبا میشد...
یادمان
باشد:
وقتی کسی را به خودمان وابسته کردیم
در برابرش مسوولیم؛
در برابر اشکهایش، شکستن غرورش،
لحظههای شکستننش در تنهایی
و لحظههای بیقراریش.
و اگر یادمان برود،
در جایی دیگر سرنوشت یادمان خواهد داد.
زندگی
باور میخواهد،
آن هم از جنس امید،
که اگر سختی راه
به تو یک سیلی زد،
یک امید قلبی
به تو گوید که خدا هست هنوز...
در
مردها حسی هست که اسمشو میذارن "غیرت"
و به همون حس در خانمها میگن "حسادت"
اما من به هردوشون میگم "عشق"
تا عاشق نباشی،
نه غیرتی میشی نه حسود.