اینکه من الان دو ساعته دارم اخبار انگلیسی میبینم به این معنی نیست که من خیلی
انگلیسی بلدم، بلکه به این معنیه که کنترل در فاصله ۲ متری منه و دست من حتی یه
متر هم نمیشه!
مامان من موقعی که خالههام مهمون ما هستن: پاشو دختر. زشته الان مهمونا میان
آبروم میره. مامان من موقعی که عمه و بچههاش مهمون ما هستن: پاشو بچه الان یه گله
آدم میریزه اینجا!
یکی از سوالاتی که ذهن منو درگیر کرده اینه که این آتشنشانهای محترم چرا همون
طبقه اول نمیشینن که وقتی میخوان برن ماموریت مجبور نشن از اون میلهها سر بخورن
بیان پایین؟!
سه نفر دیر به قطار میرسن، دنبالش میدون، دوتاشون سوار میشن. سومی نمیرسه.
شروع میکنه به خندیدن. میگن چرا میخندی؟ میگه: آخه اونا واسه بدرقه من اومده
بودن.