ماه

از آن شب که چون ماه شدی
وصل شدی چون آرزوی محال
به تاریکی زندگانی‌ام
چقدر نجیب تن به چاه داده‌ای
سر به هر چاه که می‌برم که فریاد کنم
دلتنگی تلخ بعد رفتنت را
گویی به انتظار نشسته‌ای تنهایی‌ام را
هرگز نشد سر به زانوان تو
ستاره باران کنم
تاریکی غربتم را
اما همیشه مثل ماه
بر اوج بودی
و نیافت دستانم مهربانی‌ات را

لیلا گودرزی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد