صدا

قطعا روزی صدایم را خواهی شنید. روزی که نه صدا اهمیت دارد، نه روز.

حسین پناهی

لباس

چه بسیار انسان‌ها دیدم تنشان لباس نبود؛
و چه بسیار لباس‌ها دیدم که انسانی درونش نبود!

زخم‌ها

زخم‌ها همیشه خون‌ریزی نمی‌کنند؛
زخم‌ها همیشه ورم، چرک یا عفونت نمی‌کنند؛
گاهی می‌شود که یک زخم شکل یک لبخند
تا همیشه روی لبت تازه می‌ماند!

نقش

ما عادت کردیم وقتی توی خونه فیلم می‌بینیم،
تمام که شد و به تیتراژ رسید
دستگاه رو خاموش می‌کنیم.
یا اگه توی سینما باشیم سالن رو ترک می‌کنیم.
ما توی زندگیمون هم هیچ‌وقت کسانی که زحمت‌های اصلی رو برای ما می‌کشن نمی‌بینیم،
ما فقط کسانی رو دوست داریم ببینیم که برامون نقش بازی می‌کنن!

پشت کوه

آری از پشت کوه آمده‌ام...
چه می‌دانستم این ور کوه باید برای ثروت، حرام خورد؟!
برای عشق خیانت کرد
برای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد
برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند
وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می‌پرسم
می‌گویند: از پشت کوه آمده!
ترجیح می‌دهم به پشت کوه برگردم
و تنها دغدغه‌ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست گرگ‌ها باشد،
تا اینکه این ور کوه باشم و گرگ!

هرگز

هرگز شادی آدم‌ها را از میزان خنده‌هایشان نسنجید؛
هرگز تنهایی آدم‌ها را از تعداد دوستانشان قضاوت نکنید؛
هرگز تحمل آدم‌ها را از میزان ایستادگیشان تخمین نزنید؛
هرگز...

محبت

من خدا را در نگاه آنانی دیدم که:
خود نیازمند محبت بودند،
ولی باز هم محبت می‌کردند.

چهره

انسان‌ها، در دو صورت چهره واقعی خودشان را نشان می‌دهند:
اول آنکه بدانند کامل به خواسته‌هایشان رسیده‌اند؛
دوم اینکه بدانند هرگز به خواسته‌هایشان نمی‌رسند.

شیر

لشگر گوسفندان که توسط یک شیر اداره می‌شود می‌تواند:
لشگر شیران را که توسط یک گوسفند اداره می‌شود را شکست دهد!

زندگی

زندگی را از نخست برای من بد ترجمه کرده‌اند؛
زندگی را یکی مرگ تدریجی نام نهاد،
یکی بدبختی مطلق معنی کرد،
یکی درد درمان ناپذیرش خواند؛
و سرانجام یکی رسید و گفت: زندگی به تنهایی ناقص است؛

تا عشق نباشد زندگی تفسیر نمی‌شود.

احمد شاملو

نهایت

مردم اغلب بی‌انصاف، بی‌منطق و خود محورند، ولی آنان را ببخش؛
اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه‌های پنهان متهم می‌کنند، ولی مهربان باش؛
اگر شریف و درستکار باشی فریبت می‌دهند، ولی شریف و درستکار باش؛
نیکی‌های امروزت را فراموش می‌کنند، ولی نیکوکار باش؛
بهترین‌های خود را به دنیا ببخش، حتی اگر هیچگاه کافی نباشد؛

و در نهایت می‌بینی که هر آنچه هست همواره میان تو و خداوند است، نه میان تو و مردم.

کورش بزرگ

دروغ

شیشه نازک احساس مرا دست نزن!
چندشم می‌شود از لکه انگشت دروغ!
آن که می‌گفت که احساس مرا می‌فهمد
کو کجا رفت؟ که احساس مرا خوب فروخت!

لحظه

همیشه تلخ‌ترین لحظه‌ها را کسی می‌سازد که قشنگ‌ترین لحظه‌ها را با او داشتی.

دل

پروردگارا! آن‌گونه زنده‌ام بدار که دلی نشکند از بودنم؛ و آن‌گونه بمیران که دلی شاد نشود از مردنم.

باد مخالف

ناخدایی که نمی‌داند مقصدش کجاست، هر بادی برایش باد مخالف است.