ﻣﺮﮔﺒﺎﺭﺗﺮﯾﻦ
ﺟﺪﺍﻝ، ﺟﺪﺍﻝ ﻣﯿﺎﻥ "ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ" ﻭ "ﻏﺮﻭﺭ" ﺍﺳﺖ!
ﻭﻗﺘﯽ "ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ" ﺁﺯﺍﺭﺕ ﻣﯽﺩﻫﺪ،
ﺍﻣﺎ...
"ﻏﺮﻭﺭﺕ" ﺩﯾﮕﺮ، ﻧﺎﯼ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﻧﺪﺍﺭﺩ!
ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯽ ﺑﯽﺧﯿﺎﻟﺶ ﺷﻮی...
ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﯽ!
ﻭ ﻋﺠﺐ ﺑﺮﺯﺧﯽ ﻣﯽﺷﻮﺩ، ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻗﺎﯾﻖ ﻣﺮﮔﺒﺎﺭ ﻟﻌﻨﺘﯽ!
بیچاره
سگ...
دهنش وا مونده بود و نگام میکرد!
وقتی خیلی عصبانی با گوشی صحبت میکردم و به طرف میگفتم: داری مثل سگ دروغ میگی!
بیچاره با خودش فکر میکرد که مگه چه دروغی گفته تا حالا...!
ﮔﺎﻫﯽ ﻭقتها
ﺷﯿﺮﻫﺎ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺭﺍ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﯽﻣﺎﻧﻨﺪ، ﭼﻮﻥ ﻧﻪ ﻣﺜﻞ ﮐﻔﺘﺎﺭ ﻻﺷﺨﻮﺭﻧﺪ، ﻧﻪ ﻣﺜﻞ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺩﺯﺩﻧﺪ؛
ﺁﻧﻬﺎ ﺷﯿﺮﻧﺪ، ﻻﻏﺮ میشوند ﺍﻣﺎ ﺍﺻﺎﻟﺘﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯﺩﺳﺖ نمیدهند.
خوب
من، هنر در فاصلههاست...
زیاد نزدیک به هم میسوزیم و زیاد دور از هم یخ میزنیم.
تو، نباید آن کسی باشی که من میخواهم، و من نباید آن کسی باشم که تو میخواهی.
کسی که تو از من میخواهی بسازی، یا کمبودهایت هستند یا آرزوهایت.
من باید بهترین خودم باشم برای تو و تو باید بهترین خودت باشی و بشوی برای من.
خوب من، هنر عشق در پیوند تفاوتهاست و معجزهاش نادیده گرفتن کمبودها.
زندگی است دیگر...
همیشه که همه رنگهایش جور نیست، همه سازهایش کوک نیست.
مهاتما گاندی خطاب به نامزدش
بهترین
راه برای در امان ماندن از دلشکستگیها،
این است که هیچ چیزی از هیچ کسی توقع نداشته باشید.
افراد
فقیر تلویزیون بزرگی در خانه دارند؛
در حالی که افراد ثروتمند کتابخانه بزرگی در خانه دارند.
بازیه
قشنگی بود اما قشنگ بازی نکردیم!
قبول کن
هر دوی ما باختیم...
من همه را به تو فروختم و تو مرا به هیچ.
شاید
میان این همه نامردی
باید شیطان را ستود که دروغ نگفت؛
جهنم را به جان خرید اما تظاهر به دوست داشتن آدم نکرد...