-
صداقت
24 اردیبهشت 1394 12:40
میشود روزی صداقت در زمین گسترده روید در خیابان آب باران نادرستی را بشوید میشود عدلی ببارد حق مظلومان بگیرد ظالم از تختش بیفتد جای آن عادل نشیند میشود مهری بتابد در دل یاران نشیند بیوفاییها بمیرد وعدهها پاینده ماند میشود روزی که مردم خون یکدیگر نریزند بخششی از راه بیاید دشمنی را چیره سازد میشود چرتی بیاید این...
-
چهار سال
15 اردیبهشت 1394 01:09
چهار ساله ندیدمش ولی هنوز تو قلبمه چهار ساله شبانه روز توی فکر و خیالمه تو کوچه و خیابونا وقتی که دارم راه میرم فقط توی فکر اینم بتونم اونو ببینم وقتی که اونو میبینم بهش بگم دوست دارم بهش بگم عاشقتم بی تو دووم نمیارم ساسان یوسفپور
-
مرا ببخش
27 فروردین 1394 19:35
مراببخش که دیر آمدی! آنقدر دیر که ناچار شدم ترانهات کنم و به کاکل زیباترین کبوتران جهان سنجاق *** و تو را به نشانی تمام دلهای نمناک و شاعران غمناک پست کنم (تقدیم به: همسفر یوزپلنگان، بانو: پروانه نجدی) حسن نجار - از کرمانشاه
-
خطای دید
19 فروردین 1394 11:01
اگر از نزدیک به این تصویر ترکیبی نگاه کنید، عکس آلبرت اینشتین را میبینید؛ اما زمانی که از تصویر دور شوید، عکس مریلین مونرو را خواهید دید.
-
گریه
16 فروردین 1394 19:04
گریه از چشم چاه چکیده است از چوب خدا صدا پلنگان مست زیر باران میخوانند گریلاهای شاعر در خون چکمههاشان ....... آه تن تکیدهی من! مگر پرنده از جنگل چکیده است یادهان از تنفس که این گونه یوزپلنگان بیوه درآغوش ببر میگریند؟! حسن نجار - از کرمانشاه، متولد تهران ۱۳۵۳
-
دورهگرد
9 اسفند 1393 00:35
یاد دارم در غروبی سرد سرد میگذشت از کوچه ما دورهگرد داد میزد: کهنه قالی میخرم دستهدوم جنس عالی میخرم کوزه و ظرف سفالی میخرم گر نداری شیشه خالی میخرم اشک در چشمان بابا حلقه بست عاقبت آهی کشید، بغضش شکست اول ماه است و نان در سفره نیست ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟ سوختم دیدم که بابا پیر بود بدتر از او خواهرم...
-
هوای وطن
18 بهمن 1393 14:40
مرغ دلم هوای وطن کرده است او عزم خاک کوی پدر کرده است از بس گرفته دل در هوای غریب گویا بظلمت عالم سفر کرده است هر بام که مرغ شبگیر بنالد به آن حتما بخانه غریبی وطن کرده است کبوتری که شبها به لانه برگردد از ماجرای شب تار حذر کرده است مردی که دور ماند از کودکان عزیزش تا قلههای صبوری سفر کرده است مرگ مسافر، همه شهادت...
-
بغض
17 بهمن 1393 15:23
هر چه بغضت بزرگتر بهانهی ترکیدنش کوچکتر..
-
قانون جنگ
6 بهمن 1393 19:13
یه وقتایی دلم از جنگ میگیره چیزی نگم دق میکنه میمیره دنیا دیگه پر قانون جنگه دست همه مرد و زنش تفنگه یکی همش عاشق جنگ و مرگه یکی میون بمب و دود و سنگه یکی تو فکر بهترین سلاحه در حالیکه اون یکی بیگناهه ای کاش که جنگ میونمون نباشه تو رگ و ریشه و خونمون نباشه بمب و آتیش رو سرمون نباره هیچکی رو مین پاهاشو جا نذاره...
-
آهنربا
29 دی 1393 11:36
دلم را آهنی کردم مبادا عاشقت گردد ندانستم تو ای ظالم دلی آهن ربا داری ...
-
گرگ درون
20 دی 1393 11:17
گفت دانایی که: گرگی خیره سر هست پنهان در نهاد هر بشر ! لاجرم جاریست پیکاری سترگ روز و شب، ما بین این انسان و گرگ زور بازو چاره این گرگ نیست صاحب اندیشه داند چاره چیست ای بسا انسان رنجور پریش سخت پیچیده گلوی گرگ خویش وی بسا زور آفرین مرد دلیر هست در چنگال گرگ خود اسیر هر که گرگش را در اندازد به خاک رفته رفته میشود...
-
پمپبنزین
12 دی 1393 21:35
مورد داشتیم دختره رفته پمپبنزین، یارو بهش گفته آزاد یا دولتی؟ دختره گفته پیام نورم!! دو نفر سکته کردن، یه نفر غش کرده، دولتم سهمیه بنزین جایگاه رو قطع کرده!
-
یادها
10 دی 1393 19:47
صبحگاهی بین قبرستان شهر دفن خواهم شد کنار یادها بانگ خواهم داد از گودال قبر آه… یادم… میرود در بادها خستهام از بازی این روزگار خسته از این مردم آدمنما من که رفتم سمت یارم، بیقرار آنکه میدانی مرا… یادم نما در سحرگاهی از این دنیا رها سوی قبرستان بیا، دامن کشان با که هستم؟ آن همه مهر و وفا وای… انگاری که رفت از...
-
طلیعه
6 آذر 1393 11:50
اولین طلیعه عشق آخرین تابش عقل است. آنتوان برت
-
ساعت شنی
6 آذر 1393 11:49
عشق مثل ساعت شنی میمونه، همانطور که قلب رو پر میکنه، مغز رو خالی میکنه!
-
عشق
6 آذر 1393 11:48
عشق یعنی کوچک کردن دنیا به اندازه یک نفر یا بزرگ کردن یک نفر به اندازه دنیا.
-
در خانهی چشمانت
29 آبان 1393 21:04
در خانهی چشمانت، خوش جلوهگری پیدا زان جلوه نهادستی، در خانهی ما غوغا همراه تو گر باشد، روی خوش فردایم ورنه تن افسرده، کی دم زند از فردا در دامن عشق من، چون جشنی و سودایی یاد تو سروری را، کرده به دلم برپا با یک نگه تو شد، غمگینی ما مستی چون صبح دلانگیزی، شبهای دل تنها از هرم نفسهایت، تا گرمی دستانت شد تشنهی هر...
-
همبستگی
25 مهر 1393 17:54
کاش میشد یک نفس همراه با جوی آبی میشدیم از غم این خستگی پا و دست یک لحظه عاری میشدیم کاش میشد یک دمی ما غرق در قطره آبی میشدیم ورنه با سیلی خروشان و خشن ما غرق جذابی میشدیم کاش میشد ما یه جاغرقی با درک و اصیلی میشدیم غیر این بهتر که غرق در سیل بیرحم و شدیدی میشدیم مهدی علیپور جاغرق
-
جز
20 مهر 1393 17:16
من بی تو چیزی نیستم، جز پردهی بی آفتاب جز رختخواب کهنه و لیوان آب و قرص خواب من بی تو چیزی نیستم، جز خونهی بیپنجره جز آدمی که غربتش، از مرگ طولانیتره حسین صفا
-
پول
20 مهر 1393 17:05
ﺭﻭﺯی ﺟﻮانی اﺯ اندیشمندی ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﭼﺮا اﻧﺴﺎنها اینقدﺭ ﺑﺮای ﭘﻮﻝ، ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭا میﺁﺯاﺭﻧﺪ و ﺑﻪ ﻫﻢ ﺑﺪی میکنند؟ اندیشمند ﻗﻮطی ﻛﺒﺮیتی اﺯ ﺟﻴﺐ ﺩﺭآﻭﺭﺩ، ﺳﻪ چوب ﻛﺒﺮﻳﺖ ﺭا در دست ﮔﺮفت... اما سریعا ﺩﻭ چوب کبریت ﺭا ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺭ ﻗﻮطی ﻧﻬﺎﺩ. ﺁﻥ یک عدد چوب کبریت باقیمانده ﺭا ﻧﺼﻒ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻧﺼﻔﻪ ﻛﻪ ﻧﻮک ﺗﻴﺰی ﺩاﺷﺖ ﻻی ﺩﻧﺪاﻥ ﺧﻮﺩ ﺭا ﺗﻤﻴﺰ ﻛﺮﺩ و...
-
ترمزدستی
18 مهر 1393 19:19
کشیدن ترمزدستی قبل از دعوا تو خیابون، قدرتی به آدم میده که فنون معبد شائولین در چین یه همچین قدرتی رو نمیده!
-
قدم
18 مهر 1393 19:18
از آزادی سوار تاکسی شدم تا صادقیه میگم چقدر شد؟ راننده میگه 2000 تومن. میگم همش دو قدم راهه 2000 تومن؟! میگه اینطوری قدم برداری شلوارت پاره میشه!
-
ساختوساز
18 مهر 1393 19:15
دیگه کسی مشغول ساختوساز نیست؛ همه مشغول ساختوپاختاند!
-
اپل
18 مهر 1393 19:14
اگر تو آمریکا هم قوانین نامگذاری شرکتها مثل اینجا بود، اسم شرکت اپل میشد: سیب پردازان سیستمگستر غرب!
-
وحشت
18 مهر 1393 19:13
من همه کتابامو دو دور کامل خوندم، تو چطور؟ (ستاد ایجاد وحشت میان دانشجویان در فصل امتحانات)
-
مترو
18 مهر 1393 19:13
هر دفعه که سوار مترو میشم، میفهمم که چرا وقتی بچه بودیم اینقدر صندلیبازی میکردیم!
-
کمربند ایمنی
18 مهر 1393 19:12
پلیس جلو یه ماشین رو میگیره و میگه: چون از صبح اولین کسی هستی که کمربند ایمنی بستی، برنده 100 هزار تومن پول شدی. حالا میخوای باهاش چیکار کنی؟ مرد میگه: میرم گواهینامه میگیرم. زنش سریع میگه: جناب سروان این وقتی اکس میزنه پرتوپلا میگه. بچشون از اون پشت میگه: بابا نگفتم با ماشین دزدی قاچاق نکنیم؟ یه صدا از...
-
ادب
18 مهر 1393 19:09
یه روز به لقمان گفتن «ادب از که آموختی؟» سرش رو به علامت تاسف تکون داد و گفت: خسته نمیشین از این مسخرهبازیا؟!
-
پول
18 مهر 1393 19:08
بابام بهم پول داده برم خرید، میگم تو که پول میدی، یه کم بیشتر بده زیاد اومد برمیگردونم، من بچهاتم! میگه: تو دنیای منی اما، به دنیا اعتمادی نیست!
-
حقوق بشر
18 مهر 1393 19:07
این حقوق بشر که میگن رو پس کی میریزن به حسابمون؟!