خاطره‌ها

هیچ‌گاه فاصله‌ها حریف خاطره‌ها نیستند؛
بیادتم...

پرواز

در مسلک ما معنی پرواز چنین است
با بال شکسته به هوای تو پریدن...

حسادت

بگو تمام تو مال من است؛
دلم می‌خواهد حسادت کنم به خودم!

زندگی

تمام این چند سال و اندی عمرم به کنار؛
من فقط به اندازه‌ی همان ثانیه‌هایی
که در هوای تو نفس کشیده‌ام،
زندگی کرده‌ام...

قلب

این بار که آمدی،
دستانت را روی قلبم بگذار،
تا بفهمی این دل با دیدن تو
نمی‌تپد... می‌لرزد.

امیدوار

بزرگترین روان‌شناسان دنیایند چشمان زیبایت؛
این‌قدر که امیدوارم می‌کنند به زندگی...

حضور

تکرار حضورت گلبرگ‌های شقایق را به سجده وا می‌دارد
و من سرمست از آمدنت ترانه بودنت را می‌سرایم.

خورشید

صبحی که شروعش با توست،
خورشید دیگر اضافی‌ست!

اشک

اشک‌هایم که سرازیر می‌شوند،
دیری نمی‌پاید که قندیل می‌بندند؛
عجیب سرد است هوای نبودنت...

دریا

من از دریا نمی‌ترسم تا وقتی پیش من باشی؛
من سال‌ها قبل در تو غرق شدم

پل

ارزشت برایم آنقدر هست که برایت پل عبور شوم؛
حتی اگر نگاهت به زیر پایت نیفتد.

قرار

قرارمان فصل انگور
شراب که شدم بیا
تو جام بیاور من جان
جام را خالی از جان کن
هراسی نیست...
فقط تو خوش باش
همین مرا کافیست...

غروب

کاش هر روز جمعه بود،
و دلتنگی‌هایم را
گردن غروبش می‌انداختم...

ماه

دلتنگم؛
مثل ماه
که بدون نیمه‌اش،
هر شب لاغرتر می‌شود...

حس

دلتنگی یک حس کشنده‌ی لذت‌بخش است؛
مثل لیسیدن عسل از لبه‌ی شکسته‌ی لیوان...