-
گرسنه
16 مهر 1393 18:45
-
هنر
16 مهر 1393 18:42
-
سکوت
16 مهر 1393 18:41
-
مادر
16 مهر 1393 18:39
-
جیب
16 مهر 1393 18:38
-
احوال
16 مهر 1393 18:29
-
جوانی
12 مهر 1393 14:03
کاش پایگاهی بنام پایگاه اهدای جوانی وجود داشت؛ تا جوانیم را به کسی اهدا کنم که جوانیش را به پای من ریخت. شرمندتم مادر...
-
درد
12 مهر 1393 14:01
حال همه ما خوب است، اما تو باور نکن...! میدانی، هر قلبی دردی دارد... فقط نحوهی ابراز آن متفاوت است! برخی آن را در چشمانشان پنهان میکنند؛ و برخی در لبخندشان...! مرحوم خسرو شکیبایی
-
رفیق
12 مهر 1393 13:57
رفیق رو دو جا میشه شناخت... 1. تو جمعی که جنس مخالف حضور داشته باشه؛ 2. تو جمعی که رفیقای رفیقت باشن. تو این دو جمع اگه تنها نموندی رفیق خوبی داری، اگرم تنها موندی اون رفیقو بنداز دور.
-
شکلات
12 مهر 1393 13:49
ﭘﺴﺮک ﺗﻮی ﺗﺎﮐﺴﯽ ﯾﮏ ﺷﮑﻼت درآورد و ﺧﻮرد و ﺑﻌﺪ ﯾﮑﯽ دﯾﮕﻪ و ﭘﺸﺖ ﺑﻨﺪش ﯾﮑﯽ دﯾﮕﻪ. ﻣﺮدی ﮐﻪ ﮐﻨﺎرش ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮد ﮔﻔﺖ: اﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺷﮑﻼت ﺑﺮای دﻧﺪوﻧﺎت ﻣﻀﺮه. ﭘﺴﺮک ﺟﻮاب داد: ﺑﺎﺑﺎﺑﺰرﮔﻢ ۱۳۵ ﺳﺎل ﻋﻤﺮ ﮐﺮد. ﻣﺮد ﮔﻔﺖ: ﺑﺎ ﺧﻮردن ﺷﮑﻼت؟ پسرک ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ، ﺑﺎﺑﺎﺑﺰرﮔﻢ ﻓﻘﻂ ﺳﺮش ﺗﻮ ﮐﺎر ﺧﻮدش ﺑﻮد ﻧﻪ دﯾﮕﺮان!
-
آه
12 مهر 1393 13:45
افسوس آن زمان که باید دوست بداریم کوتاهی میکنیم؛ آن زمان که دوستمان دارند لجبازی میکنیم؛ و بعد... برای آنچه از دست رفته آه میکشیم.
-
پرواز
12 مهر 1393 13:43
در مسلک ما معنی پرواز چنین است با بال شکسته به هوای تو پریدن...
-
حسادت
12 مهر 1393 13:38
بگو تمام تو مال من است؛ دلم میخواهد حسادت کنم به خودم!
-
آوار
12 مهر 1393 13:35
بیپناهی یعنی زیر آوار کسی بمانی، که قرار بود تکیهگاهت باشد...
-
زندگی
12 مهر 1393 13:29
تمام این چند سال و اندی عمرم به کنار؛ من فقط به اندازهی همان ثانیههایی که در هوای تو نفس کشیدهام، زندگی کردهام...
-
قلب
12 مهر 1393 13:22
این بار که آمدی، دستانت را روی قلبم بگذار، تا بفهمی این دل با دیدن تو نمیتپد... میلرزد.
-
عادت
6 مهر 1393 10:56
ساکنان دریا بعد از مدتی صدای امواج را نمیشنوند؛ عجب تلخ است، قصهی عادت...
-
پسر
6 مهر 1393 10:52
کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما مینشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندشآور بود، آن هم به سه دلیل؛ اول آنکه کچل بود، دوم اینکه سیگار میکشید و سوم - که از همه تهوعآورتر بود - اینکه در آن سن و سال، زن داشت! چند سالی گذشت، یک روز که با همسرم از خیابان میگذشتیم، آن پسر قویهیکل ته کلاس را دیدم در...
-
امیدوار
1 مهر 1393 18:01
بزرگترین روانشناسان دنیایند چشمان زیبایت؛ اینقدر که امیدوارم میکنند به زندگی...
-
حضور
31 شهریور 1393 23:58
تکرار حضورت گلبرگهای شقایق را به سجده وا میدارد و من سرمست از آمدنت ترانه بودنت را میسرایم.
-
خوشبخت
27 شهریور 1393 18:26
-
خورشید
27 شهریور 1393 11:21
صبحی که شروعش با توست، خورشید دیگر اضافیست!
-
کفشهایم کو؟!
22 شهریور 1393 16:45
...کفشهایم کو؟! دم در چیزی نیست. لنگهی کفش من این جاها بود! زیر اندیشهی این جا کفشی! مادرم شاید اینجا دیشب کفش خندان مرا، برده باشد به اتاق که کسی پا نتپاند در آن هیچ جا اثر از کفشم نیست نازنین کفش مرا درک کنید کفش من کفشی بود کفشستان! و به اندازهی انگشتانم معنی داشت... پای غمگین من احساس عجیبی دارد شصت پای من از...
-
مردان در خانه
22 شهریور 1393 16:43
الهی به مردان در خانهات به آن زنذلیلان فرزانهات به آنانکه با امر روحی فداک نشینند و سبزی نمایند پاک به آنانکه مرعوب مادرزنند ز اخلاق نیکوش دم میزنند به آن گردگیران ایام عید وانتبار خانم به وقت خرید به آن شیر مردان با پیشبند که در ظرف شستن به تاب و تبند به آنانکه در بچهداری تکند یلان عوض کردن پوشکند به...
-
پنجره
22 شهریور 1393 15:20
آهسته برمیگردم و به پنجره نگاه میکنم تا شاید یکبار دیگه رخسار دلارام تو را ببینم، اما افسوس که تو رفتی و خاطره توست پشت پنجره خیال پریشان من. اسماعیل حاجیپور - 34 ساله از سلسله لرستان
-
یاد
22 شهریور 1393 15:19
یادت را در کنج طاقچهی دلم گذاشتم تا یادم نرود روزی صاحبخانهی دلم تو بودی، غافل از اینکه از دل برود هر آنکه از دیده رود... اسماعیل حاجیپور - 34 ساله
-
غریبی
22 شهریور 1393 15:18
غریبی یعنی غمهای دورون غریبی یعنی برهنه تو زمستون غریبی یعنی پاهای زخمی مسافر مونده راه طولانی غریبی آخر اندوه دنیاست غریبی دیدن اشک یتیمهاست چرا رسم زمانه بیوفا بود چرا غصه فقط مال ماها بود مگه ما آدم دنیا نبودیم مگه ما بنده یکتا نبودیم؟ چرا رسم زمانه بیوفا بود چرا غصه فقط مال ماها بود محمد خاوری
-
جستجو
22 شهریور 1393 15:17
همچنان خواهم رفت تا آخرین رمقی که در وجودم باقی مانده باشد تا سحرگاهی برسم به تو که دلیل این جستجویی. اسماعیل حاجیپور - 34 ساله
-
فقیر
22 شهریور 1393 14:18
اگر فقیر به دنیا آمدهاید، این اشتباه شما نیست، اما اگر فقیر بمیرید این اشتباه شما است. بیل گیتس
-
اشک
22 شهریور 1393 14:17
اشکهایی که پس از هر شکست میریزیم، همان عرقهاییست که برای پیروزی نریختهایم. آدولف هیتلر