پیرزن

پیرزنه دید عزراییل داره میاد، از ترس رفت تو مهد کودک نشست پیش بچه‌ها و شروع کرد به پفک خوردن! عزراییل نشست پیشش گفت چکار می‌کنی؟ پیرزنه با صدای بچگانه گفت: قاقا می‌خورم! عزراییل گفت پس بخور که می‌خوایم بریم دده!

موز

حیف نون سرشو می‌کنه تو بهشت می‌گه: آب داغ می‌خواین؟! می‌گن: نه. می‌گه: باشه، پس من یه دونه موز برداشتم!

بی‌حال

ﺍﺯ یه آدم بی‌حال ﺁﺩﺭﺱ ﯾﻪ ﺟﺎﯼ ﺩﻭﺭ رو می‌پرﺳﻦ، می‌گه: حالا نمی‌شه ﻧﺮﯼ؟!

شیرینی

ایرانیه و خارجیه ﺑﺎ ﻫﻢ می‌رن ﺩﺍﺧﻞ ﯾﻪ شیرﯾﻨﯽ‌ﻓﺮﻭﺷﯽ. خارجیه می‌بینه هیچ‌کس ﺣﻮﺍﺳﺶ نیست، ﺳﻪ ﺗﺎ شیرﯾﻨﯽ می‌ذﺍﺭﻩ ﺗﻮی جیبش ﻭ میاد بیرﻭﻥ. بعد ﺑﻪ ایرانیه می‌گه: ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ، ﺍﻳﻨﻪ حیله ما! ایرانیه می‌گه: ﭘﺲ ﺑﺮﻳﻢ من هم ﻳﻪ ﭼﺸﻤﻪ ﺍﺯ ﻫﻨﺮ ﺑﭽﻪ‌ﻫﺎﯼ ایران ﺭﻭ ﻧﺸﻮﻧﺖ ﺑﺪهم! ﺑﺮمی‌گرﺩﻥ داخل شیرﯾﻨﯽ‌ﻓﺮﻭﺷﯽ. ایرانیه به ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ‌ﻓﺮﻭش می‌گه ﺳﻪ ﺗﺎ شیرﯾﻨﯽ ﺑﺪﻩ می‌خوﺍﻡ برات ﺟﺎﺩﻭگری ﻛﻨﻢ! شیرﯾﻨﯽ‌ﻓﺮﻭش ﻫﻢ سه تا شیرینی بهش می‌ده و ایرانیه هر سه تا رو می‌خوره. شیرﯾﻨﯽ‌ﻓﺮﻭش می‌گه: ﭘﺲ ﻛﻮ ﺟﺎﺩﻭﺵ؟ ایرانیه می‌گه ﺗﻮ جیب خارجیه ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﻦ، صحیح ﻭ ﺳﺎﻟﻢ پیدﺍشون می‌کنی!

خوشبخت

زن: عزیزم! یادته روز خواستگاری وقتی ازت پرسیدم چرا می‌خوای با من ازدواج کنی، چی گفتی؟
شوهر: آره، خوب یادمه، گفتم: می‌خوام یک نفر را در زندگی خوشبخت کنم.
زن: خوب، پس چی شد؟
شوهر: خوب، خوشبخت کردم دیگه...
زن: کیو خوشبخت کردی؟
شوهر: همون بیچاره‌ای رو که ممکن بود با تو ازدواج کنه!

چوب

طرف پدرش تو بستر مرگ بوده، می‌گه بیا بشین کنارم کارت دارم. بعد یه چوب می‌ده دست پسرش. پسره هم که می‌خواسته ذکاوتش رو نشون بده قبل از حرف زدن پدرش چوب رو می‌شکنه. پدره سکته می‌کنه، درجا می‌میره. مادرش می‌گه خاک بر سرت! این ساز نی از هفت نسل قبل دست به دست به پدرت رسیده بود!

رگ

ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﭘﺴﺮﻩ ﻭﺍﺳﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺭﮔﺸﻮ ﺯﺩﻩ، ﺑﻌﺪ ﺗﻮ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻋﺎﺷﻖ ﯾﻪ ﭘﺮﺳﺘﺎﺭ ﺷﺪﻩ!

گریه

گرگه میره دم خونه شنگول منگول در میزنه،
یه دفعه خرسه گریه‌کنون میاد بیرون میگه:
بابا تو ما رو کشتی، الان اینا ۲۰ ساله از اینجا رفتن! ولمون کن دیگه!

آرایش

واکنش آقایون در برابر آرایش خانوماشون:
موقع خرید: مگه داری میری مهمونی؟
موقع مهمونی: مگه داری میری عروسی؟
موقع عروسی: مگه تو عروسی؟!

کندی

کامپیوترم به درجه‌ای از کندی رسیده که وقتی دابل کلیک می‌کنم رو مای کامپیوتر بعد 5 دقیقه پیغام میده: داداش کجا رو کلیک کرده بودی؟!

اداره

تلفن شوهر به زن: نترس... من از پله‌های اداره افتادم و خانوم جهانپور منو که بیهوش بودم رسوند به بیمارستان! احتمال خونریزی مغزی هست و پای چپ و دنده راستم هم شکسته!
زن: خانوم جهانپور کیه؟!!

یارانه

ﺑﻪ مامانم می‌گم ﺍﮔﻪ ﻣﻦ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﭼﯿﮑﺎﺭ می‌کنی؟!
می‌گه ﺑﯽ ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍ ﺗﻮ ﺑﺎﻏﭽﻪ ﺧﺎﮐﺖ می‌کنم ﯾﺎﺭﺍﻧﺖ ﻗﻄﻊ ﻧﺸﻪ!

آزمایش

دیروز رفتم آزمایش دادم، پولش شده 320 هزار تومن، به بابام که گفتم می‌گه فقط اگه تو چیزیت نباشه من می‌دونم و تو!

اسم

یکی یه انگلیسیه همو میبینه بهش می‌گه اسمت چیه؟ انگلیسیه میگه: باند هستم، جیمز باند. شما اسمت چیه؟ اونم میگه: مت هستم، حش مت.

دانشگاه

طرف می‌ره خواستگاری واسه پسرش. پدر عروس می‌گه: آقازاده دانشگاهم میرن؟ طرف می‌گه: مسافر گیرش بیاد چرا که نه!