پیرزنه دید عزراییل داره میاد، از ترس رفت تو مهد کودک نشست پیش بچهها و شروع کرد به پفک خوردن! عزراییل نشست پیشش گفت چکار میکنی؟ پیرزنه با صدای بچگانه گفت: قاقا میخورم! عزراییل گفت پس بخور که میخوایم بریم دده!
حیف نون سرشو میکنه تو بهشت میگه: آب داغ میخواین؟! میگن: نه. میگه: باشه، پس من یه دونه موز برداشتم!
زن:
عزیزم! یادته روز خواستگاری وقتی ازت پرسیدم چرا میخوای با من ازدواج کنی، چی گفتی؟
شوهر: آره، خوب یادمه، گفتم: میخوام یک نفر را در زندگی خوشبخت کنم.
زن: خوب، پس چی شد؟
شوهر: خوب، خوشبخت کردم دیگه...
زن: کیو خوشبخت کردی؟
شوهر: همون بیچارهای رو که ممکن بود با تو ازدواج کنه!
طرف پدرش تو بستر مرگ بوده، میگه بیا بشین کنارم کارت دارم. بعد یه چوب میده دست پسرش. پسره هم که میخواسته ذکاوتش رو نشون بده قبل از حرف زدن پدرش چوب رو میشکنه. پدره سکته میکنه، درجا میمیره. مادرش میگه خاک بر سرت! این ساز نی از هفت نسل قبل دست به دست به پدرت رسیده بود!
گرگه
میره دم خونه شنگول منگول در میزنه،
یه دفعه خرسه گریهکنون میاد بیرون میگه:
بابا تو ما رو کشتی، الان اینا ۲۰ ساله از اینجا رفتن! ولمون کن دیگه!
واکنش
آقایون در برابر آرایش خانوماشون:
موقع خرید: مگه داری میری مهمونی؟
موقع مهمونی: مگه داری میری عروسی؟
موقع عروسی: مگه تو عروسی؟!
کامپیوترم به درجهای از کندی رسیده که وقتی دابل کلیک میکنم رو مای کامپیوتر بعد 5 دقیقه پیغام میده: داداش کجا رو کلیک کرده بودی؟!
تلفن
شوهر به زن: نترس... من از پلههای اداره افتادم و خانوم جهانپور منو که بیهوش بودم
رسوند به بیمارستان! احتمال خونریزی مغزی هست و پای چپ و دنده راستم هم شکسته!
زن: خانوم جهانپور کیه؟!!
ﺑﻪ
مامانم میگم ﺍﮔﻪ ﻣﻦ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﭼﯿﮑﺎﺭ میکنی؟!
میگه ﺑﯽ ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍ ﺗﻮ ﺑﺎﻏﭽﻪ ﺧﺎﮐﺖ میکنم ﯾﺎﺭﺍﻧﺖ ﻗﻄﻊ ﻧﺸﻪ!
دیروز رفتم آزمایش دادم، پولش شده 320 هزار تومن، به بابام که گفتم میگه فقط اگه تو چیزیت نباشه من میدونم و تو!
یکی یه انگلیسیه همو میبینه بهش میگه اسمت چیه؟ انگلیسیه میگه: باند هستم، جیمز باند. شما اسمت چیه؟ اونم میگه: مت هستم، حش مت.